در نبود کوچه های بنی هاشم اما، می توان خیال را پرواز داد...

اما کاش پروازش اوچ نمی گرفت...

کاش تصور نمی کرد صدای در را: «تق تق»...

کاش خانم 18 ساله ای را که فرزندی 8 ماهه را حامل بود به خیالش راه نمی داد...

(شنیده ای که خانم ها بعد از سقط فرزند بر اثر خوردن زمین ماه ها باید تیمار شوند؟؟!!)

کاش در و دیوار و مسمار و زمین و سیلی و دنبال ولیّ در کوچه ها رفتن و گریه های شبانه روزی و نازضایتی همسایه ها و رفتن به اُحد و رفتن به درب خانه اصحاب و داشتن 3-4 کودک 3تا 5 ساله و اینها هیج کدام تخیل نمی شد.

/

چشمانم را می بندم و خیال می کنم که هیچ یک از این وقایع اتفاق نیفتاد.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به رحمت خدا رفتند و وصیتشان را مبنی بر اینکه علی علیه السلام پرچم رسالت را بهش بکشد مکتوب کردند.

مراسم تدفین پیامبر گرامی اسلام به زیبایی برپا می شود

همه صحابی، آقایان، بانوان، کوچک و بزرگ به یگانه بازمانده رسول الله تسلی می دهند و با بیعت با پسر عمویش، همسرش، ولیّش مرهمی بر جانش می شوند.

از فردایش امیرالمومنی علی علیه السلام که امابرخی در زراعت، برخی در  بازار، برخی در حفاظت از سرزمین، برخی در تحصیل علم و ...

هر کسی در جایی نمی داند که باید چه کند، کدام کار صحیح تر است و به عقل نزدیک تر است و نگاه خدا را با خود همراه دارد به امامش که مخزن اسرار است مراجه کرده و از او مسألت نموده پاسخی را می گیرد و به فعالیتش ادامه می دهد.

آخر همه می دانند که برای بودن در حیات طیبه، باید خود را با ولیّشان چک کنند. و «ته دید» او را سرلوحه امورات خود قرار دهند و بر اساس آن برای خود، خانواده، فرزندان، دوستان و افراد جامعه شان طراحی برنامه کنند...

امّ حسنین علیهما السلام، بانوان شهر را به نقش هایشان نه، به روح و معنای وجودشان و تاثیرشان در جامعه و تمام بعدی بودنشان سوق می دهند و ابالحسن.....

/

در خیالی شیرین غرق شده ام، که ناگاه ندایی به گوش می رسد:

یا علی غسّلنی بالّیل

کاش ....

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کاش اگر بودنم به رفعت نام پر عظمتشان جلایی نمی دهد نباشم.

هنوز فرصت برای خیال های شیرین «یگانه دردانه آفرینش» داریم.




تاریخ : پنج شنبه 90/2/15 | 2:1 عصر | نویسنده : س.ش | نظر
.: Weblog Themes By VatanSkin :.